به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
عباس آخوندی در کانال تلگرامی نوشت: کرونا عرضه و تقاضا را همزمان تحتتاثیر قرار داده و اقتصاد را به سمت یک رکود تورمی سخت به پیش میراند. با توجه به آثار مستقیم کرونا بر اشتغال که برآورد میشود به بیکاری ۳ میلیون شاغل موجود و تعطیلی هزاران کارگاه و بنگاه کوچک و متوسط بیانجامد که ممکن است برای مدتها نتوانند فعال شوند، مداخله فوری و هدفمند دولت را ضروری ساخته است.
بیشتر بخوانید:
شیرین کردن دهان آمریکا پس از پرتاب ماهواره سپاه
رازهای مالیات ۹۸ ؛ دست بودجه در جیب کیست؟
پیش از ارزیابی بسته حمایتی اعلام شده از سوی دولت ضرورت دارد به این نکته توجه شود که کمتوجهی و یا عدم تناسب تدابیر اتخاذی و اندازه فاجعه و یا اقدام دیرهنگام میتواند منجر به مخاطره افتادن همبستگی ملی شود. لذا حفظ همبستگی اجتماعی برترین راهبردی است که باید در ارائه هر سیاستی مورد توجه قرار گیرد. در همین راستا، جانمایه سیاستهای پیشنهادی باید اهداف اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی دولت و گسترش امنیت، صلح و امید اجتماعی در سطح ملی باشد. تنها در این صورت است که اقتصاد میتواند مورد بازآفرینی قرار گیرد و از این دوران سخت عبور کند.
به گمان من، بسته یکصد هزار میلیاردی دولت و جدول توزیع آن هیچ تناسبی با میزان عمق فاجعه ندارد. مشخصا پیشنهادمن انتشار معادل ریالی دستکم ۲۰ میلیارد دلار اوراق مشارکت به پشتوانه داراییهای صندوق توسعه ملی و تخصیص آن جهت حمایت از خانوارها و کسب و کارهای کوچک و متوسط با هدف حفظ سطح اشتغال موجود است.
اگر فرصتی دست داد، مستقلا درباره اقتصاد سیاسی حساب ذخیره ارزی پیشین و صندوق توسعه ملی، نرخ بهرهوری و ذینفعان سود برده از آن خواهم نوشت. عجالتا، نکته مورد تاکید من این است که اگر این صندوق امروز به داد مردم ایران نرسد پس کی میخواهد به طور موثر عمل کند. چه توسعهای موثرتر از حفظ کلیت همبستگی اجتماعی و اقتصاد ملی ایران وجود دارد؟ چه طرح و پروژهای وجود دارد که از نجات اقتصاد ایران از وضعیت وجود مهمتر باشد؟
وی همچنین طی یادداشت مفصلی، سیاستهای دولت روحانی در مقابله با کرونا را زیر سوال برد و نوشت:
* دو نقد کلی به دولت وارد است. یکی ابهام در مورد منطق تصمیمگیری دولت و دیگری نحوه ارتباط دولت با مردم است.
آن هم مسئلهای که به زندگی تکتک مردم مرتبط است و ارتباط آمرانه نه تنها کمکی به پیشبرد اهداف دولت نمیکند که ممکن است تبدیل به ضد خود شود.
نظریهپردازیهای آقای آخوندی درحالی است که در طی ۵ سال وزارت، عملا فرصتهای رونق اقتصاد در بستر بخش مسکن را از کشور دریغ کرد. و به خاطر دهنکجی به ساخت و ساز در این زمینه، هم رکودی عمیق را به این بخش که میتوانست شغل در تیراژ چند میلیونی ایجاد کند، تحمیل کرد و هم تورمی سنگین را متوجه زندگی مردم نمود؛ به نحوی که فقط در یک سال گذشته در اثر انباشت تقاضا و نقصان تولید، تورم ۱۲۸ درصدی در بخش مسکن پدید آمد.
بخش مسکن با ۱۲۰ شاخه شغلی و صنعتی مرتبط است و عموما نیز نیازمندیهای آن در داخل قابل تامین است. به همین دلیل چرخش چرخ آن با توجه به نیازهای عمومی موجود میتواند چرخ صنایع و کارخانههای بسیاری را بچرخاند.
بنابراین میتوان گفت در حالی که ادعای نابودی میلیونها شغل در اثر کرونا، صرفا یک احتمال است، سوء مدیریت امثال آقای آخوندی قطعا میلیونها شغل را از مردم دریغ کرد.